یادگیری ناقص

دوست خوبم، زمانی که ما یک مطلب رو مطالعه میکنیم ممکنه این حس رو داشته باشیم که اون‌رو کامل یاد گرفتیم یا حتی تصور کنیم که هنوز به تسلط مناسب نرسیدیم. اما هیچ تا زمانی که یادگیریمون رو مورد بررسی دقیق قرار ندادیم، نباید به هیچ کدوم از این حس ها اعتنا کنیم! اکثر مطالبی رو که در ابتدا فرد مطالعه میکنه یادگیری ناقص هستش. پس در ابتدا تشخیص یادگیری ناقص هست که اهمیت پیدا میکنه. تمام دانش آموزها بارها بعد از امتحان و آزمون، این جملات رو بیان کردن: سوالات برام آشنا بود اما نمیدونم چرا غلط جواب دادم یا اصلا روش حل سوال یادم نمیومد! جوابش نوک زبونم بودا! توی خونه همین تستو میتونم حل کنم ولی سر جلسه اینطوری میشم! تمام اینها یعنی یادگیری ناقص.   

راهکارهای تشخیص یادگیری ناقص:

۱) مباحثی که توی آزمونها معمولا با وجود مطالعه و مرور کافی، اشتباه پاسخ میدی و اکثر نمره منفی آزمونت‌رو تشکیل میده.

۲)مباحثی که موقع تست زنی در منزل معمولا از پاسخ نامه کمک‌میگیری‌ و مشخص هست که تسلط مناسب و قابل قبولی رو هنوز روی موضوع مورد نظر بدست نیاوردی.

۳) بررسی کارنامه های مدرسه، معدل، نمرات تک تک دروس و آزمونها و نمرات و درصدها و تعداد نزده ها و‌غلطها.

حالا چطور باید یادگیری ناقص رو به یادگیری کامل تبدیل کنیم؟ تبدیل یادگیری ناقص به یادگیری کامل اهمیت بسیار بالایی داره، چرا که اگر داوطلب برای کنکور ۴ درس رو با تسلط ۱۰۰ درصد مطالعه کرده باشه نتیجه‌به مراتب بهتری نسبت به زمانی خواهدگرفت که ۶ درس رو با تسلط ۶۰ درصد مطالعه کرده باشه! پس یادگیری کامل در نتیجه بسیار تاثیرگذار هست. برای تبدیل یادگیری ناقص به یادگیری کامل باید راهکارهای اصولی و مناسب رو استفاده کرد. راهکار های یادگیری کامل عبارتند از:

۱) مراحل یادگیری را کامل طی کنید:

الف) مرحله ی ادراک: این مرحله شامل سه قسمت پیش خوانی، آموزش، درس هر روز همان روز هستش. در مرحله ی پیش خوانی، فرد باید باتوجه به مبحثی که قراره تدریس بشه، دروس پیش نیاز آن مبحث و اهداف خود مبحث رو روزنامه وار مطالعه و مرور کنه‌.  در مرحله ی آموزش، دانش آموز باید مبحث مورد نظر رو از روشهای متفاوت آموزش ببینه که‌عمده روش های مناسب،کلاس درس معلم و آموزش فعالانه و استفاده ی مفید دانش آموز از کلاس درس هست، در کلاس درس دانش آموز موظفه که خوب گوش بده، یادداشت برداره، سوال بپرسه و فعال باشه. مرحله ی انتهایی که مهمترین مرحله هم هست، درس هر روز رو بدون هیچ گونه عذر و بهانه، همون روز مطالعه کنه، یعنی در برنامه ی مطالعاتی هر روز، در ابتدا دروسی که آن روز تدریس شده رو مطالعه کنه و روزنامه وار همراه با حل مثال جزوه مرور کنه.

ب) مرحله ی تثبیت: این مرحله خودش شامل دو بخش تحلیل و بررسی سوالات تشریحی و تست زنی هست. مرحله ی تحلیل و بررسی برای این منظور هست که فرد مثالها و سوالات تشریحی جزوه کلاسی و یا درسنامه های مرجع خودش رو مورد بررسی قرار بده و با حل مجدد اونها و تحلیلشون برای خودش به فهم بالاتر مطالب برسه. در ادامه باید است زنی رو به برنامش اضافه کنه، برای مثال فرد از یک روز بعد از تحلیل کردن میتونه تست زنی رو شروع کنه. این تست زنی باید بدون درنظرگرفتن زمان، با تحلیل پاسخ تست دقیقا بعد از هر تست واضافه کردن نکات تستها به کتاب درسی یا جزوه ی فرد انجام بشه.
ج) مرحله ی بازیابی: در این مرحله باید اطلاعات فرد با استفاده از تستهای استاندارد بازیابی بشه و درواقع در این مرحله هم باید تمرکز روی تحلیل تستها باشه نه صرفا تعداد اونها! در این مرحله بعد از گذشت چند روز، به یک تسلط نسبی از مباحث مورد نظر خواهید رسید.در این مرحله تستهای مناسب مرور و جمع بندی رو نشان دار کنید تا در مرورهای بعدی از اونها استفاده کنید.

د) مرحله ی ارزیابی: این مرحله شامل چند بخش شبیه سازی آزمون، آزمون و جمع بندی اولیه هستش‌. در شبیه سازی آزمون، دانش آموز باید دو روز قبل از آزمون آزمایشی خودش، یک آزمون با شبیه سازی شرایط جلسه از خودش بگیره و به طور کامل اون‌رو تحلیل کنه و برای آزمون آزمایشی آماده بشه. در مرحله ی آزمون آزمایشی، باید فرد دقیقا شرایط جلسه رو برای خودش شبیه سازی کنه و توی همون شرایط بتونه استرس خودش رو کنترل کنه و بازیابی و ارزیابی رو به روش صحیح انجام بده. بخش بعدی به تحلیل آزمون و جمع بندی اختصاص داره که مهمترین بخش آزمون دادن هست! مهمترین عامل برطرف کردن یادکیری ناقص، همین بخش تحلیل آزمون هست. درواقع با جمع بندی و تحلیل اشکالات، فرد میتونه یادگیری های ناقصش رو تشخیص بده و  با نکته برداری و اصافه کردن موارد مهم به جزوات خودش، اونها رو برطرف کنه.

ه) مرحله ی جمع‌بندی: این مرحله شامل چند بخش تستهای نشان دار، آزمونهای متناظر و جامع، جمع بندی نهایی هست.برای حل تستهای نشان دار بهتره که زمان درنظر گرفته بشه و مجدد و دقیق تحلیل بشه و برای مرور مباحث مهم از این تستها استفاده بشه. در ادامه آزمونهای جامع، زمانی اهمیت خواهند داشت که مباحث بارها و بارها مرور شدند و محک های لازم زده شده و تسلط کافی روی مطالب بدست آمده، در اینجا آزمونهای جامع میتونن ابزار مناسبی برای سنجش و جمع بندی مباحث قبل از کنکور باشند، البته اگر با دقت تحلیل بشن!

۲) کمال طلبی را کنار بگذارید:

باتوجه به برنامه و توانایی و استعداد ذاتی خودتون و همینطور تجربیاتتون، تعدادی از دروس رو انتخاب کنید و برای یادگیری کامل اونها برنامه ریزی جدی داشته باشید. در جلسه ی آزمون کسی برندست که اکر هم تستی میزنه از روی اطمینان بزنه، درواقع این رو همه ی ما میدونیم که اکثر رتبه های بد و غیر قابل پیش بینی در اثر تعداد تست غلط بالا بودن نه تعداد تست نزده ی بالا! اتفاقا باید گاهی یاد بگیریم که همیشه نیاز نیست همه چیز رو پاسخ بدیم!  موفقیت در صبوریه، در هیجانی تصمیم نگرفتنه، در منطقی فکر‌ کردنه. چه بسا که دانش آموز تعدادکمتری رچدرس رو مسلط میشه و نسبت به دانش اموزی که تعداد بیشتری درس رو مطالعه کرده رتبه بهتری هم بدست میاره! گاهی حتی ممکنه فرد تعداد کمتر دروس رو با خیال راحت مسلط بشه و در ادامه زمان داشته باشه برای مطالعه و تسلط روی تعداد بیشتری از دروس! اما اگر از همون ابتدا تعداد زیادی از درسها رو استارت زده بود شاید به این تسلط نسبی روی اکثریتشون نمیرسید و باید استرس تسلط روی این همه درس رو تحمل میکرد که خودش به اندازه ی کافی اونو عقب میندازه!

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا